۱۳۹۵ آذر ۲, سه‌شنبه

به تاریخ 22 میزان امسال نوار ویدیوئی به دست ما رسید که حاوی سخنان ملالی جویا عضو سابق پارلمان حکومت کر زی در رابطه به آنچه درولایات نا امن جریان دارد بود . اینک متن کامل سخنان ایشان ونظریات خویش را در این مورد با خوانندگان نبرد زن شریک میسازیم :
«هموطنان عزیز !

من درد همه شما را درد خود دانسته و از آنچه درکشور ما میگذرد سوگوار هستم و به او عده از هموطنان ما که عزیزان و دلبند هایشان را درین روز ها از دست دادند تسلیت عرض میکنم.
          امروز ما وشما نتیجه 15 سال اشغال کشور توسط امریکا وناتو را درخون واشک قندوزیها، هلمندیها، فراهی ها و مردم نگون بخت سایر نقاط کشور می بینیم دولت وحشت ملی طوریکه پیش بینی میشد  دربرابر قتل عام جاری درکشور با بی تفاوتی  تمام عمل میکند بطور نمونه درولایت به خون خفته ای مثل قندوز والی را فرستادند که هم فکر وشریک جرم ملا عمر جاهل است اسد الله امرخیل مثل هرخاین دیگر کشته شدن مردم را حکم خداوند نامیده با شرف باختگی باور نکردنی درپی آبرو بخشیدن به خونخوارهای طالبی است شواهد فراوان وجود دارد که دولت و بادارهای امریکائی شان عملا درفروبردن کشور به کام بی ثباتی دست دارند و درمعامله های پس پرده بخش هائی ازکشور را پیاپی به گروه قرون وسطی طالبان واگذار میکنند. درین میان بر علاوه کشته شدن غیر نظامیان، نیرهای پایین رتبه پولیس و اردو گوشت دم توپ گشته ودسته دسته کشته میشوند درحالیکه عملا قندوز ، هلمند فراه وچند ولایت دیگر به دست طالبان افتاده ومقامات زبون آن درچهار دیواری ولایت  وقوماندانی امنیه درمحاصره هستند اما دولت با بیشرمی به ملت دروغ پی دروغ حواله کرده طوری وانمود میسازد که اوضاع درکنترول است. هرچند رسانه ها به گوشه هائی از تیره روزی مردم قندوز و هلمند پرداختن اما من شخصا با تماس های که با مردم فراه درین ولایت دارم درین ولایت فاجعه بزرگتری درجریان است که دولت ورسانه ها ازو چشم پوشی میکنند . با گرسنگی و بی خانمانی ومشقات خوردکننده ای به سر میبرند.
       هموطنان درد دیده !
          مکررا تاکید میکنم که من درد شما را درد خود دانسته و رهیدن ازین بن بست و فجایع را فقط وفقط درسه چیز میدانم : اگاهی ، همبستگی ، و مبارزه تا وقتیکه مردم ستمکش تاجیک، هزاره، پشتون، ازبک، نورستانی، پشه ای، بلوچ، هندو و غیره ملیت های کشور ما علیه غدار هاو تیکه دارهای قوم و مذهب و اربابان خارجی یک دست و زیر پرچم استقلال آزادی و عدالت و دموکراسی متحد نشویم این وطن وطن نخواهد شد. »         
ما نیز با خانم ملالی جویا درغم صدها و هزارها گشته وزخمی که این ملت در تمام ولایات خود هرروزه متقبل میشوند، شریک هستیم و این مصیبت را به بازماندگان این حواداث خونبار درسرتاسر ولایات کشور خاصتا فراه هلمند و قندوز تسلیت عرض میداریم!
اما درگفته های خانم ملالی جویا چند نکته سوال بر انگیز وجود دارد، اول اینکه اگر  رژیم دست نشانده و حامیان خارجی شان به طالبان ولایات را تسلیم نمی کردند آیا این رژیم و اشغالگران خوب بودند؟
دوم زمانی که شما از اشغال کشور صحبت میکنید سوال ما این است که عکس العمل در مقابل اشغال چیست ؟ ایا اشغال مقاومت را درپی دارد یا خیر؟
 ما به خانم ملالی جویا توصیه میکنیم که اگر خویشتن را مبارز وانقلابی میدانند و از استقلال کشور دم میزنند، باید جهت عمده مبارزه خویش را مشخص نمایند! سوال اینست که ایا در نبود گروه طالبان از این رژیم حمایت خواهید کرد؟
در واقع این حقیقت را نباید از نظر دور داشته باشیم که مشکل عمده جامعه افغانستان اشغالگران و حضور شان در افغانستان و رژیم دست نشانده است که خود درگسترش نیروهای طالبان نقش عمده بازی مینماید ، دراینکه طالبان یک گروه ارتجاعی و زن ستیز و عقبمانده هستند شکی نیست . ولی دشمن عمدۀ خلق های افغانستان اشغال گران هستند که در پیدایش گروه های تروریستی در افغانستان و بی ثباتی در منطقه نقش مستقیم دارند و این موضوع بر هیچ کس پوشیده نیست، سود اصلی را از اوضاع متشنج کشور و منطقه امپریالیست ها میبرند، نظام امپریالیستی یک نظام جهانی است و اوضاع سیاسی و اقتصادی کشورهای مختلف متاثر از این نظام لگام گسیخته و متجاوز است. در موجودیت نظام امپریالیستی و اشغال امپریالیستی ایا امکان دست یافتن به ثبات در کشور وجود دارد؟ سرمایه گذاری های بزرگ که امریکا ومتحدینش در افغانستان انجام داده اند آیا برای آوردن ثبات و رفاه برای خلق های کشور است؟ طبعا امروز این دروغ بر هیچ یک از ملت افغانستان پوشیده نیست.
اما خانم ملالی جویا این اصل مهم را فراموش نموده و موضع گیریهای شان گویای این موضوع است که طالبان دشمن عمدۀ مردمان کشور بوده و در نبود طالبان کشور به امنیت رفاه و پیشرفت نائل میگردد. این موضع گیری نادرست است و ما بارها شاهد اینگونه موضع گیریها از طریق مهره های دولتی در رسانه های عمومی بوده ایم که بیشتر خاک را درچشم مردم انداخته اند تا اذهان مردم را از مشکل عمده کشور که موضوع اشغال است منحرف ساخته و طالبان را به عنوان دشمن عمدۀ کشور جا بزنند.
بیشترین خسارات را در این جنگ ها در ولایات کشور نیروهای اشغالگر و نیروهای دولتی به مردم وارد ساخته اند. طبق شنیدار ما نیروهای رژیم در فراه از بمب های بیلری استفاده نموده اند و ادعا میکنند که سه صد نفر از طالبان را کشته اند، ولی اینکه در کنار سه صد نفر طالب چند تن غیر نظامی و مردم بی دفاع را قتل عام نموده اند حرفی گفته نمیشود. ایا امکان دارد در جنگی که از ابزار پیشرفته جنگی مثل بمب باران هوائی و  بمب های بیلری استفاده میشود تلفات غیر نظامی و تخریب منازل مردم را در پی نداشته باشد. ولی این واقعیت را خانم ملالی جویا فراموش نموده اند . اینکه نیروهای انقلابی و مترقی نتوانسته است رهبری مبارزات ضد اشغال را در افغانستان به عهده بگیرد ضعف در خود این احزاب وسازمانهای انقلابی است، نه در روحیه مقاومت مردم. چنانچه جنگ علیه سوسیال امپریالیزم شوروی نیز از رهبری انقلابی بی بهره بود ولی توانست نیروهای متجاوز شوروی را شکست دهد، ولی ضعف وناتوانی نیروهای مترقی و انقلابی افغانستان دلیل نمیشود که مبارزه و مقاومت خود جوش مردم را علیه تجاوز شوروی نادیده انگاشته و به آن اهمیت نداد و این مقاومت را در کل ارتجاعی خواند. مقاومت، مردمی و خود جوش بود ولی رهبری منسجم و قوی انقلابی وجود نداشت تا این مقاومت را رهبری نموده  و به پیروزی برساند.
و در نتیجه ده سال مقاومت ومبارزه فداکارانه مردمان این کشور به دست نیروهای ارتجاعی و گروهای وابسته به امپریالیسم غرب افتاد و کشور بیشتر از پیش به خاک وخون کشیده شد.
اینک نیز بجای موضع گیری های نادرست باید نهایت تلاش صورت بگیرد تا روحیه ضد اشغال در مردمان این خطه تقویت شود و از رهبری انقلابی گروها و سازمان های  مترقی برخوردارگردد. صرف  تحت رهبری انقلابی و برپائی انقلاب دموکراتیک نوین میتوان مشکل عمده که عبارت از اشغال کشور است را حل و مشکلات اساسی کشوررا پاسخ گفت و بس!
طالبان به عنوان دشمن اصلی مردمان این سرزمین جا زده میشوند تا افکار مردم از آنچه درداخل این رژیم فاسد جریان دارد منحرف شوند. طالبان یک خطربزرگ جلوه داده میشوند تا مردم از ترس طالبان با دامن رژیم پناه ببرند، تا مردم در بین بد و بدتر انتخاب جز پناه آوردن به دامن رژیم را نداشته باشند. لیکن کسانی مثل خانم ملالی جویا وقتی از اشغال و استقلال کشور دم میزنند، خود حداقل بلند گوئی برای ترویج سیاست های ارگ نباشند. گرچند ما انتظار بیشتر از ایشان نداریم. کسانی که خود در پارلمان این کشور حضور داشتند، رسما حزب راجستر شده دارند و به نحوی قانون اساسی کشور را پذیرفته اند نمیتوانند موضع گیری قاطع تر از این درمقابل اشغال گران داشته باشند. ما برای ثبوت گفته های خویش در مورد ایشان به گفته های خلیل زاد سفیر پیشین امریکا در افغانستان در کتاب شان به نام "فرستاده" استناد میکنیم و قضاوت را میگذاریم به دوش خوانندگان محترم نبرد زن. در صفحه 208 "فرستاده" خلیل زاد می نویسد:
         « ...نماینده گان حق داشتند پشت مکروفن آزاد قرارگیرند. برای من ترغیب کننده بود که می دیدم نمایندگان زن در برابر همگان قرار میگیرند تا فرماندهان شبه نظامیان و جنگ سالاران را سرزنش کنند،. یک زن شجاع افغان به نام ملالی جویا با انتقاد شجاعانه اش از جنگ سالاران که خواهان پیگرد آنان دردادگاه های بین المللی شد در سرخط رسانه ها قرار گرفت. صبغت الله مجددی رئیس لویه جرگه ابتدا تلاش کرد او را از جرگه بیرون اندازد. اما نمایندگان اعتراض کردند و او تنها ماند. من جویا را به جلسه ای فرا خواندم و اطمینان دادم که او وخانواده اش در حفاظت پلیس قرار خواهند گرفت. من همچنین با مجددی دیدار و یاد آوری کردم که زنان حق دارند صدای خود را در لویه جرگه بلند کنند.»
در آن زمان نیز خانم ملالی جویا غافل از حضور نیروهای اشغال گر و ناتو خواهان مجازات جنگ سالاران و سران جهادی بودند، نه مبارزه برای خروج نیروهای اشغال گر. خانم ملالی جویا فراموش نموده اند یا نمیدانند که تمام جهادی ها و و حتی زمانی طالبان در اثر بازی بزرگ امپریالیستها برای سیاست های امپریالیستی شان در کشور شکل گرفته و در مقطع های مختلف بنا به شرایط و اوضاع همان زمان مورد استفاده قرار گرفته اند و شکل گیری رژیم مزدور کابل نیز که متشکل از خائنین ملی میباشد جزء بازی های شان برای حضور دراز مدت شان درمنطقه است .
ما تاکید میکنیم فقط وفقط با برپائی انقلاب دموکراتیک نوین و اتحاد تمام زحمتکشان جامعه به شمول تمام اقوام کشور و زنان زیر این پرچم میتوان در مبارزه با اشغال گران و سرنگونی رژیم مزدور کابل فایق آمده و در حل مشکلات عدیده از قبیل بنیاد گرائی، ستم برزنان، فقر و فلاکت، بیسوادی، جنگ و ناامنی چیره شده و  به دموکراسی واقعی دست یافت.
  توصیۀ ما به خانم ملالی جویا در اخیر اینست که این شعار خویش را مبنی بر اینکه « ..... تا وقتیکه مردم ستمکش تاجیک، هزاره، پشتون ، ازبک، نورستانی، پشته ای، بلوچ ، هندو و غیره ملت ها ی کشورما علیه "غدارها وتیکه دارهای قوم ومذهب و اربابان خارجی شان یک دست زیر پرچم استقلال آزادی عدالت و دموکراسی متحد نشویم این وطن وطن نخواهد شد » را اینگونه تصحیح نمایند!
تا وقتیکه مردم ستمکش تاجیک، هزاره، پشتون، ازبک، نورستانی، پشه ای ، بلوچ،  هندو کشور ما علیه  اشغالگران امپریالیست که حامی و بوجود آورنده غدارها و تیکه دارهای قومی و مذهبی درکشور هستند، متحد و یک دست زیر پرچم استقلال آزادی و عدالت ودموکراسی به مقاومت همه چانبه ملی مردمی و انقلابی نپردازیم این وطن وطن نخواهد شد .
بهار

20 میزان 1395 خورشیدی

تصویب قانون ضد زن یک مضحکه ای بیش نیست
جدیدا پارلمان مزدور رژیم دست نشانده قانون محوخشونت علیه زنان و اطفال را تصویب نموده است و ادعا دارند که با تصویب قانون مذکور میتوانند در محو خشونت و آزار واذیت های خیابانی و فامیلی علیه زنان  فایق آمده و چالش بزرگ که فرا روی زنان شاغل و غیر شاغل  قرار دارد را حل نمایند این موضوع همانقدر مضحک و خنده آور است که صحبت از آوردن صلح و امینت و ترقی کشور، از این تربیون ها هر روزه به گوش میرسد قوانین تصویب شده در پارلمان چنانچه تا حال ما شاهد بوده ایم در حد یک قانون در لابلای کتاب ها و تبلیغات رسانه ای برای چند مدت باقی خواهد ماند وبس!
قانون محو خشونت علیه زنان مانند هزاران قانون دیگر که تا حال تصویب شده و درحد تصویب باقی مانده خواهد بود، هیچگاه جنبه عملی پیدا نخواهد کرد. تصویب چنین قوانینی فقط جنبه تبلیغی داشته و صرفا خاک زدن در چشم ملت رنج کشیده ما خاصتا زنان می باشد .
دولت نه از طریق انتخابات آزاد بلکه از طریق پا درمیانی کشور های امپریالیستی اشغالگر و بخصوص اشغالگران امریکایی شکل گرفته است، پارلمان که هیچ مشروعیت قانونی ندارد و دوسال از ختم کار آن گذشته که غیر مشروعیت آنرا دوچندان ساخته و کابینه که متشکل از جیره خواران کشورهای اشغالگر امپریالیستی بوده و در شکل گیری اوضاع کنونی کشور وکشمکشهای سیاسی بین قدرتهای امپریالیستی روسیه، چین، امریکا و قدرتهای منطقوی برای تامین منافع شخصی شان ، هر از گاهی ارباب تبدیل نموده و جهت تامین منافع اربابان شان خلاف منافع خلق های کشور گام برداشته و در بحران های سیاسی اقتصادی و اجتماعی کشور نقش بازی میکنند چگونه میتواند در محو خشونت علیه زنان واطفال با تصویب قانون فایق آید ؟ در حال حاضر مثلا این پارلمان نمایشی غیر قانونی دست به استیضای دسته جمعی وزیران کابینه دولت " وحدت ملی " زده است و به تعداد شش وزیر را صلب صلاحیت نموده است خیلی خنده آور است که رژیم پوشالی به فیصله پارلمان هیچ اعتنایی نکرده است. سخنگوی رئیس اجرائیه به صراحت اعلان نمود که وزیران می توانند به کار خویش ادامه دهند. اشرف غنی در این زمینه دست به دامن ستره محکمه انداخته است. مردم مظلوم ما شاهد خواهند بود که ستره محکمه به فرمان رئیس جمهور این تصمیم پارلمان را نپذیرفته وزیران را همچنان در پست های شان ابقا خواهند نمود. این واقعیت سیمای دمکراسی دورغین و انتخابات نمایشی پارلمانی و ریاست جمهوری و ماهیت وابسته گی رژیم مزدور را بیش تر از بیش روشن خواهد ساخت شکی نیست که توده های زحمتکش افغانستان به این امر از ابتدای شکل گرفتن این رژیم آگاه بوده اند ولی چندین دهه جنگ و خون ریزی در این کشور تا حدی جو تسلیم طلبی را دامن زده و روحیه مقاومت را در بین ملیت های مختلف کشور سرکوب نموده و ازطرف دیگر وعده و نوید های که امریکائی های اشغالگر و متحدین شان در ابتدای اشغال افغانستان برای بازسازی اقتصادی و سیاسی کشور به مردم داده بودند و ثانیا پولهای انگفت که جهت سرکوب روحیه مقاومت در جهت تبلیغ فرهنگ تسلیم طلبی و مزدور منشی به امپریالیزم به عده ای از روشنفکران افغانستان در جهت ساختن تلویزون های خصوصی و گسترش سایتها ی انترنتی ، به مصرف رسید از جمله عوامل بودند که در تداوم این وضعیت و خاموشی ملت زجر کشیده ما نقش عمده بازی نموده است، تبلیغات رسانه ای دادن امتیازات مالی و شغلی به تعداد از زنان در کشور روحیه مقاومت را بیش ترا ز بیش در بین زنان کشور ضربه زده است ، در چنین اوضاع صحبت از محو خشونت علیه زنان و دموکراسی برای زنان یک دروغ بیش نیست زیرا در شرایطی که کل کشور در یک بحران سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی به سر میبرد صحبت از رسیدن به حقوق انسانی زنان و تامین حقوق مساوی زنان در قدرت و اجتماع یک خیال بیش نیست.
 ما باز هم تکرار میکنیم که فقط وفقط با خروج قوای اشغال گر و سرنگونی رژیم دست نشانده ومزدور و پیروزی انقلاب دموکراتیک نوین میتواند در افغانستان احقاق حقوق انسانی تمام ملیتهای کشور و زنان تحقق پیدا کند و به سمت ترقی و پیشرفت گام برداشته و تا محو کامل ستم پیش رود. 

(بهار)